شعر آیینی را به قالبهای کلاسیک محدود نکنیم
تاریخ انتشار: ۲۰ شهریور ۱۴۰۱ | کد خبر: ۳۵۹۸۲۳۹۸
علی داودی متولد ۱۳۵۲ همدان از ۱۸سالگی به طور جدی وارد عرصه شاعری شده است.
از آثار او میتوان به «نام تو چیست»، «چاپ بیروت»، «گاهی حواست نیست» و «دیگر» اشاره کرد. مجموعه شعر عاشورایی «شبیه» سروده علی داودی امروز در سلسله نشستهای فرهنگی «تکیه کتاب» با حضور مرتضی امیری اسفندقه، علیمحمد مؤدب و سیداحمد نادمی رونمایی و بررسی میشود.
بیشتر بخوانید:
اخباری که در وبسایت منتشر نمیشوند!
تجربههای زیستی عاشورایی
علی داودی در ابتدای این گفتوگو درباره انگیزه سرودن «شبیه» میگوید: برای ما مسئله شعر عاشورایی متفاوت از سایر موضوعات است. چون همه ما تجربههای زیستی در این موضوع داریم؛ به مجلس روضه و هیئت میرویم، سینهزنی عاشورایی را دیدهایم و عزاداری بخشی از زندگی همه ما شده است، این تجربههای زیستی قطعاً در شعر یک شاعر منعکس میشود.
این شاعر ادامه میدهد: من حتی اگر مجموعهای مجزا با موضوع عاشورا نسروده بودم هم حتماً به عنوان شاعر چند بیت عاشورایی داشتم تا دین خودم را نسبت به اندیشهای ادا کنم که با عاشورا گره خورده است.
شاعر «دیگر» با بیان اینکه سالها اشعار این مجموعه را با خودش زمزمه میکرده اما آنها را جدی نمیگرفته است، به وسواسی که در زمینه انتشار این شعرها داشته اشاره میکند و میگوید: حدود ۱۰ سال از زمان سرایش تا انتشار، با این مجموعه درگیر بودم. محرم هر سال تعدادی از این شعرها را مینوشتم و ثبت میکردم. نسخه اولیه کتاب حدود ۶ سال پیش مجوز گرفت اما اقدامی برای انتشار آن نکردم چون فکر میکردم آمادگی روحی برای انتشار آن را ندارم. جدا از کیفیت شعرها و درخور بودن این کتاب دغدغهام بیشتر گفتن بود تا انتشار کتاب. اما در نهایت دیدم این اشعار در قالب و رویکردی خاص میتواند قابل ارائه باشد.
شعر عاشورایی در قالب نیمایی
داودی ضمن اشاره به بسترهای قالب شعر نو برای اشعار آیینی و عاشورایی با بیان اینکه شعر نیمایی در سالهای گذشته مورد غفلت قرار گرفته است، در خصوص انگیزهاش از عاشورایی سرودن در قالب نو، بیان میکند: محتوا چنین ساختاری را طلب میکرد. قالب نیمایی با امکانات بهروزی که دارد میتواند به خدمت شعری درآید که با محتوای زیست انسان امروز و دغدغههایش سروده شده است.
انسان آمیزهای از موضوعات و مسائل مختلف است که تجربههای نسلهای مختلف را از انسان اولیه تا انسان مدرن به همراه دارد. این قالب به شاعر این امکان را میدهد تا در این موارد مضمونپردازی کند.
این شاعر در ادامه با بیان اینکه این مجموعه دغدغههای ذهنی و شخصی او در مورد واقعه عاشوراست، توضیح میدهد: نقلِقول «کُلُّ یَومٍ عاشورا» همیشه دغدغه منِ انسان نوعی است، انسانی که همیشه خودش را پیش روی امام حسین(ع) میبیند و چالشهایی با درونش دارد که میگوید عاشورا حقیقتی است که محدود به یک روز نیست و هر روز میتواند وجدان ما را به چالش بکشد. همه این مفاهیم ذهن من را درگیر کرده بود و در اشعار این مجموعه هم وجود دارد که در قالب شعر نو بیان شده است.
طرفدار تنوع قالب اشعار عاشورایی هستم
داودی در ادامه به مسئله امکان استفاده شعر نو در هیئتها اشاره میکند و میافزاید: در سالهای اخیر مداحان و هیئتها با گوشه چشمی که به اشعار فاخر عاشورایی داشتهاند موجب شدند اشعار آیینی متنوع به میان اقشار مردم راه پیدا کند. شعر نو و سپید به خاطر ضرباهنگ کمتر، کارکردهای قالبهای کلاسیک را برای استفاده در هیئتها ندارد.
طبعاً من این شعرها را به نیت خوانده شدن در هیئتها نگفتهام اگرچه دوستان برخی از همینها را نیز در سینهزنی هیئتها خواندهاند چون به هر حال از عنصر وزن برخوردار است.
اینها شعر مذهبی است با رویکردی نو، مثلاً من گفتهام: «من از خجالت آب میشوم/ که نمردهام/ من که بارها به یاد خشکی لب تو آب خوردهام» این سخن با فضای شعر کلاسیک نسبت زیادی ندارد منتها ظرفیت محتوایی شعر سبب میشود که بتوان آن را در هیئت هم خواند. به هر حال جایی گفته نشده شعر عاشورایی حتماً باید در قالب کلاسیک سروده شود.
به باور این شاعر، تنوع مضامین شعری و ارادت شاعران درباره اباعبدالله الحسین(ع) مانند یاران ایشان است همان طور که در سپاه امام حسین(ع) نژادها و اندیشههای مختلف وجود داشتند، میتوان برای تجلی دیدگاه انسانی هم که در دنیای مدرن و جدید امروز زندگی میکند و با حقیقت عاشورا بیگانه نیست از قالبهای مختلف شعری استفاده کرد.
وجدان یک شاعر مخاطب اصلی اوست
او در پاسخ به این پرسش که آیا مخاطب شعر آیینی از قالبهای نو استقبال میکند، میگوید: واقعاً نمیتوان روی مخاطب امروز شعر برنامهریزی کرد. عدهای مخاطب شعر هستند و به شعر عاشورایی علاقهمندند و عدهای مخاطب معنی هستند. اما به نظر من مخاطب اصلی یک شاعر وجدان اوست که باید از ارائه اثرش راضی باشد.
من در مورد این کتاب ادعایی ندارم و سرودن این اشعار را لطف و توجه اباعبدالله الحسین(ع) میدانم.
شاعر «گاهی حواست نیست» در خصوص آسیبهای شعر عاشورایی اظهار میکند: شعر عاشورایی فرق چندانی با سایر انواع شعری ندارد. همان افت و خیزهایی که در شعر عاشقانه، اجتماعی و سیاسی وجود دارد در اشعار آیینی و به ویژه شعر عاشورایی وجود دارد و این بستگی به ما دارد که بخواهیم فقط نقاط ضعف را ببینیم یا کاستیها را.
وی ادامه میدهد: اگر چه طی چند سال اخیر تعداد آثار سطحی آیینی بیشتر شده است که این اتفاق حاصل دلایل چندی است از جمله امکان ساده انتشار در فضای مجازی و بینیازی از مجوز ادبی و محتوایی. منتها آنچه از گذر زمان به جا خواهد ماند نه شعرهای سطحی که آثار عمیق است و گذشت زمان مانند یک صافی اثر فاخر را نشان میدهد و آن را ماندگار میکند.
خبرنگار: خدیجه زمانیان
منبع: قدس آنلاین
کلیدواژه: کتاب شبیه شعر آیینی علی داودی شعر عاشورایی اشعار آیینی هیئت ها شعر نو
درخواست حذف خبر:
«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را بهطور اتوماتیک از وبسایت www.qudsonline.ir دریافت کردهاست، لذا منبع این خبر، وبسایت «قدس آنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۵۹۸۲۳۹۸ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتیکه در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.
با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.
خبر بعدی:
۸ انیمیشن کلاسیک که باید حتما ببینید | از والت دیزنی تا میازاکی
همشهری آنلاین: انیمیشن چنان حیطه گسترده و متنوعی شده که بعید است سازندگان، منتقدان و طرفدارانش سر تعریف یکسان و واحدی از اینکه انیمیشن چیست به توافق برسند. این عدم توافق، با توجه به پیشرفتهای تکنولوژیک در فرآیند فیلمسازی طی دو دهه اخیر، خیلی هم تعجببرانگیز نیست. برای مثال، به سادگی نمیشود گفت «آواتار» جیمز کامرون انیمیشن است یا لایو اکشن. خود کامرون که معتقد است فیلمش انیمیشن نیست و همه جزئیات فیلم را بازیگران ساختهاند، ولی میشود با نظرش موافق نبود. بسته به اینکه در تحلیل و تفسیر سینمای دیجیتال به کدام فلسفه و رویکرد متوسل میشوید، تعیین انیمیشن بودن یا نبودن فیلمها هم متفاوت خواهد شد. با این حال هنوز هم به سادگی میشود یک انیمیشن متعارف را از همان نخستین نماهایش شناخت و تصمیم گرفت که به تماشایش میارزد یا نه. انیمیشن جذاب، مخصوصا در دو دهه اخیر، با داستانی گرم و گیرا و شخصیتهایی زنده روی نگاه ما به زندگی و آدمها و رفتار خودمان اثر میگذارد. انگار رنگها و اشکال و حتی چهرههای انسانی گرافیکی با معصومیتشان همدلی ما را راحتتر از فیلمهای لایو اکشن تسهیل میکنند. چقدر طول کشید که از پیرمرد شجاع و وفادار و بامزه «آپ/ بالا» خوشتان بیاید و با او همدلی کنید؟ نوازنده شکستخورده انیمیشن «روح» که در زندگی نتوانسته دنبال رؤیای نوازندگیاش برود و تازه پس از مرگ در عالم ارواح شجاعت لازم را برای تغییر زندگیاش به دست میآورد، چقدر شما را به خطر کردن و پی رؤیاهایتان رفتن ترغیب کرده؟ همین اواخر، انیمیشن معمولی «لئو» چقدر دیده شد و پیام ساده و عملیاش که ماهی را هروقت از آب بگیری تازه است، به دلها نشست. ۸ انیمیشنی که در اینجا معرفی کردهایم، همگی کلاسیکاند، بعضی تجاری و متعارف و بعضی غیرتجاری و نامتعارف که همهشان ارزش تماشا دارند.
بامبی (۱۹۴۵)کارگردان: دیوید هَند
محصول: امریکا
بچه گوزنی که مادرش را از دست داده باید به تنهایی در جنگل زندگی کند. این داستان دقیقا مناسب سال ۱۹۴۵ بود که جنگ جهانی دوم تمام شد. میلیونها کودک در سراسر قاره سبز و سایر نقاط دنیا باید راه و رسم زندگی را بدون اینکه راهنما و بزرگتری داشته باشند میآموختند و میتوانستند گلیمشان را از آب بیرون بکشند. جنگلی که بامبی در آن پا میگیرد و تجربه به دست میآورد، استعارهای از جوامع جنگزده است که خطر در هر گوشه و کنارش کمین کرده و بچه گوزن معصوم و زیبایی مثل بامبی برای آموختن راه و رسم زندگی در این محیط نیازمند دوستانی زرنگ مثل تامپر خرگوشه است.
سیندرلا (۱۹۵۰)کارگردان: کلاید جرونیمی، همیلتون لاسک و ویلفرد جکسون
محصول: امریکا
این داستان اسطورهای همانقدر که به دختران جوان میقبولاند فقط کافی است صبور و خوشقلب باشند تا بخت در خانهشان را بزند و به خوشبختی برسند، به زعم فمینیستها، مروج اعتقادات ناروایی است که باور دختران جوان را به تواناییهای خودشان تضعیف میکند. با این همه، در این انیمیشن والت دیزنی، سیندرلا مظهر همه خوبیهایی است که یک دختر جوان آرزویشان را در سر میپروراند. نامادری بدجنس سیندرلا هم تجسمی از همه نیروهایی شر و شومی است که نمیخواهد زیبایی و دانایی و کاردانی سیندرلا را باور کند و فقط به حمایت از دختران نالایق خودش میاندیشد که استعدادشان در کرنش کردن است.
سیاره شگفتانگیز (۱۹۷۳)کارگردان: رنه لالوکس
محصول: فرانسه
انیمیشنی سوررئال که دیدنش تجربهای منحصربهفرد است و البته اگر اهل تجربه چیزهای نامتعارف نباشید، شاید چندان به مذاقتان خوش نیاید. جز رنه لالوکس، دیگر آدم مهم و موثر «سیاره شگفتانگیز» هنرمند کارتونیست رولان توپور بود که در نوشتن فیلمنامه و طراحی تولید این انیمیشن هم نقش داشت. «سیاره شگفتانگیز» داستان دو نژاد Oms و Draags است که در سیاره Ygam زندگی میکنند. Oms ها از نظر جثه اندازه انسان و تحت ظلم و ستم Draags های غولپیکر و آبیرنگ هستند که با مداخله یک دختر Draags تغییری در این وضع رخ میدهد. تصاویر این انیمیشن جادویی به نقاشیهای سورئالیستی شباهت دارد.
آکیرا (۱۹۸۸)کارگردان: کاتسوهیرو اوتومو
محصول: ژاپن
سی سال پس از جنگ جهانی سوم، توکیو به شهری بسیار بزرگ و صنعتی تبدیل شده که گروههای خلافکار شب و روز در آن با هم میجنگند. علت وقوع جنگ جهانی سوم کودکی به نام آکیرا بوده که تواناییهای خاصی داشته. یکی از اعضای ضعیف گروههای خلافکار که صاحب قدرتی عجیب شده، آکیرا را پیدا میکند، ولی آکیرا چیزی نیست که او فکرش را میکرده. اتوموتو گفته منبع الهامش دهه ۱۹۷۰ توکیو بوده که تظاهرات دانشجویی، موتورسواران، جنبشهای سیاسی، گنگستران و جوانان بیخانمان در آن وجود داشتند. کیفیت بالای گرافیکی این انیمیشن یکی از دلایل موفقیت آن بود.
شیرشاه (۱۹۹۴)کارگردان: راجر آلرس و راب مینکاف
محصول: امریکا
شیرشاه مرده؛ زندهباد شیرشاه. تقریبا میتوان «شیرشاه» را خلاصه کرد به مرگ شیر پدر و بر جای نشستن شیر پسر. ولی همهچیز به همین سادگی هم نیست. شیر پسر تا به شیرشاه بدل شود باید سفر دورودرازی را از سر بگذراند. این انیمیشن که چهبسا ادای دین کمپانی دیزنی به دیوید لین حماسهساز بزرگ سینما باشد، چشماندازهایی باشکوه و حیواناتی با جاهطلبی ریاست بر سایرین را در داستانی درگیرکننده به تصویر میکشد. این داستانِ گذر از کودکی به بزرگسالی شیربچهای است که میخواهد پنجه جای پنجه پدرش بگذارد.
داستان اسباببازی (۱۹۹۵)کارگردان: جان لستر
محصول: امریکا
وقتی نخستین قسمت «داستان اسباببازی» در سال ۱۹۹۵ اکران شد، رسانهها آن را بهعنوان نخستین انیمیشن تمامکامپیوتری تاریخ معرفی میکردند که بدون دخالت دستان پرمهارت استادان انیماتور قدیمی تولید شده است. در آن دوران هنوز خبری از فناوریهای پیشرفته امروزی نبود و انیمیشنهای دوبُعدی، مثل «دیو و دلبر» (۱۹۹۱)، «علاءالدین» (۱۹۹۲) و «شیرشاه» (۱۹۹۴) با داستانهای جذاب و شخصیتهای دوستداشتنیشان، به فانتزیهایی جان میدادند که هم هوش از سر کودکان میبرد و هم بزرگسالان را به تحسین وامیداشت. اما داستان اسباببازی انقلابی در صنعت انیمیشن بهوجود آورد که یکی از مهمترین دستاوردهایش گسترش مرزهای خیالپردازی بود.
آبی تمامعیار (۱۹۹۷)کارگردان: ساتوشی کن
محصول: ژاپن
بگذارید اهمیت این انیمه جذاب را با این ماجرا شرح دهیم: دارن آرونوفسکی، کارگردان مشهور امریکایی، بابت بازسازی نعل به نعل صحنه وان حمام این انیمیشن در فیلم «مرثیهای بر یک رؤیا» ۵۹ هزار دلار به ساتوشی کن پرداخت کرد. بعدها دوباره آرونوفسکی در فیلم «قوی سیاه» تکههایی از این انیمیشن را بازآفرینی کرد. همین که کارگردانی خلاق مثل آرونوفسکی این چنین تحت تاثیر این انیمیشن است، نشان میدهد با چه اثری مواجهایم. رازآمیز، مهیج، پرتعلیق و در مرز خیال و واقعیت؛ دختر جوانی از دنیای خوانندگی وارد دنیای بازیگری میشود، اما یکی از هوادارانش از این تصمیم او راضی نیست.
شهر اشباح (۲۰۰۱)کارگردان: هایائو میازاکی
محصول: ژاپن
بیشک هایائو میازاکی بزرگترین کارگردان انیمیشن ژاپن در تاریخ سینماست و نامش همردیف کسانی چون والت دیزنی و جان لَسِتر قرار دارد. روی هر کدام از انیمههای میازاکی که دست بگذارید جایی در فهرست بهترین انیمیشنهای تاریخ سینما دارد. از کیفیت بصری غنی و خیالانگیز آثارش بگیرید تا سبک روایی و موسیقی و هر عاملی که میتواند به جذابیت یک انیمیشن کمک کند، در کارهای او به حد اعلا رسیده است. «شهر اشباح» مشهورترین اثر میازاکی درباره دختری ۱۰ ساله است که تلاش دارد پدر و مادرش را که به خوک تبدیل شدهاند نجات دهد. اگر این قصه یکخطی برایتان عجیب است، خود انیمیشن هوش از سرتان میبرد.
کد خبر 847477 منبع: همشهری آنلاین برچسبها کارتون مجله انیمیشن پویا نمایی - انیمیشن